ضحاي عزيزتر از جانمضحاي عزيزتر از جانم، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه و 2 روز سن داره

★ضحــــا بهترين هديه از خــــدا★

آشنايي با كلمات

  ضحا جونم ديروز اولين برف زمستوني باريد،مي رفتي پشت پنجره ميگفتي: ماماني ببين برف اومده،ديدي؟ كلي ذوق ميكردي. عزيز دل مامان يك ماه پيش بابايي برات آموزش بن بن بن 1 رو خريد تا با همديگه كار كنيم. اما وقتي ديدم براي كودكان 3 تا 6 ساله،بيخيال شدم و گفتم هنوز برات زوده درسته كه عكسهاشونو نگاه ميكردي و يادت ميدادم و با يك بار گفتن ياد ميگرفتي ولي كلماتشو نه. تا اينكه از ديروز تصميم گرفتم كلماتشو هم برات ياد بدم،خودت هم خيلي علاقه داري كه ياد بگيري،ميگي:ماماني دارتارو بيار بادي دونيم(كارتهارو بيار بازي كنيم). تا امروز تونستي چهار كلمه ياد بگيري،كلمات:آب،مو،پا وگل اين چهار كلمه رو اگه رو كاغذ هم بنويسم...
26 آذر 1391

شيرين زبونيهاي ضحا 4

  سلام ضحا جونم اومدم باز هم از شيرين زبونيهات بنويسم برا خودت يه پا خانوم شدي اين سوالهاييه كه من ازت ميپرسم و جواب ميدي خدا كجاست؟............اولا ميگفتي: مدد(مشهد) الانم ميگي:بالاس بعد با دستت نشون ميدي خرگوش چي ميخوره؟........اردوش دي ميدوره؟ هبيج ميدوره (يكبار هم سوالو خودت تكرار ميكني) ميمون چي ميخوره؟.......مي مو؟ مود ميدوره خورشيد خانوم چه رنگيه؟..........درده(زرده) اسم كتاب داستانهات چيه؟  دوده دلايي(جوجه طلايي) پاپي و ات مت توتوله دابه ددن ده طوره(گاو حسن چه جوره) فقط اسم اين 3 تارو بلدي خودت به تنهايي بگي.           &n...
21 آذر 1391

شيرين زبونيهاي ضحا3

به روي ماهت ضحا جونم چه جالب امروز وقتي به پايين صفحه ي وبلاگت نگاه ميكردم: درست سال و ماه و هفته و روزته و ما خيلي خوشحاليم از اينكه روزبه روز بزرگتر و خانومتر ميشي،عزيز دل مامان و بابا   ضحاي عزيزم روز يكشنبه با بابايي رفته بودي پيرايشگاه تا موهاتو كوتاه كنن. 15-10 دقيقه طول كشيد تا موهاي تو رو كوتاه كردن.بهشون ميگفتي عمو، خيلي خوششون اومده بود .ميگفتن دختر خيلي نازيه. دختر خوبي بودي و ساكت نشسته بودي ولي دقايق آخر حوصلت سر رفته بود و كمي گريه كردي الهي من دورت بگردم. و بعدش به موهات سشوار كشيدن و ژل زدن خيلي خوشگل شده بودي الهي ماماني فدات بشه دختر نازم اين هم از عكسهات ...
14 آذر 1391

يك قدم تا 2 سالگي

                                                                  ضحاي عزيزتر از جانم ماهگيت مبارك        ضحا جونم يك ماه ديگر هم سپري شد و تو 23 ماهگيت را هم تمام كردي يعني فقط يك ماه ديگر مانده تا برايت جشن 2 سالگي بگيريم و ما خيلي خوشحاليم از اينكه مهربانتريني چون تو داريم و خدا را ...
7 آذر 1391

مراسم شيرخوارگان حسيني 91

                                السلام عليك يا ابا عبدالله الحسين(ع)                باز اين چه شورش است كه در خلق عالم است                                                          باز اين چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است   ...
4 آذر 1391
1